دانی و سدنا خانوم
چند روز پیش که تو آشپز خونه داشتم غذا درست میکردم سدنا خانوم صداش در اومد منم دانی رو صدا زدم تا پیسیشو بده
بعد چند لحظه که رفتم بهشون سر بزنم دیدم پاهای سدنا رو گرفته از تختش آوره پایین بستنی هم ک خودش میخورده گذاشته دهنش ا
این نی نی شکمو ما هم داشت با لذت نوش جان میکرد
امیدهای من دوستتون دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی